اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست

اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست

نیا باران

نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
من از جنس زمینم
خوب می‌دانم
که دریا
حد تو
در یک تبانی ماهی بیچاره را
در تور ماهی‌گیر گم کرد
من از جنس زمینم
خوب می‌دانم
که گل
در عقد زنبور است
 و اما
یک‌طرف سودای بلبل
یک طرف
خال لب پروانه را هم دوست دارد
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
من از جنس زمینم
خوب می‌دانم
که اینجا جمعه بازار است
 و دیدم عشق را
در بسته‌های زرد و کوچک نسیه میدادند
در اینجا
قدر نمی‌شناسند مردم
شعر حافظ را
به فال کولیان اندازه می‌گیرند
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست...