اقلیت

اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست
اقلیت

اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست

بس که گره زد به گره زد به گره، حوصله‌ها را حوصله‌ها را

گفتم بدوم تا تو همه فاصله‌ها را
تا زودتر از واقعه گویم گله‌ها را

چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت ترین زلزله‌ها را

پر نقش تر از فرش دلم بافته‌ای نیست
بس که گره زد به گره حوصله‌ها را

ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بله‌ها‌ را

بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یک بار دگر پر زدن چلچله‌ها را

یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش

بگذار که دل حل بکند مسئله ها را...



محمد علی بهمنی

جواب سوالم تو باشی اگر

جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
که من پاسخی چون تو می‌خواستم
مباد آرزویم ازین بیشتر
نشستم به بامی که بامیش نیست
شگفتا دلم می‌زند باز پر
نفس‌گیر گردیده آرامشم
خوشا بار دیگر هوای خطر
برآن‌ست شب تا به خوابم کشد
بزن باز بر زخم من نیشتر
دلم جراتش قطره‌ای بیش نیست
تو ای عشق او را به دریا ببر

دلتنگی

از رفتنت دلی به درد آمدست کنون
از مژده دیدنت به دلم آوری جنون
آن رفتن و این آمدنت را به جان خرم

تا جرعه ای ز عشق نهانم شود فسون