اقلیت

اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست
اقلیت

اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست

ماهی


من فکر می‌کنم
هرگز نبوده قلب من
این‌گونه
گرم و سرخ:

احساس می‌کنم
در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه‌ی خورشید
در دلم
می‌جوشد از یقین؛

احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زار یأس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می‌روید از زمین.

آه ای یقین گمشده، ای ماهی گریز
در برکه‌های آینه لغزنده تو به تو!
من آبگیر صافی‌ام، اینک! به سحر عشق؛
از برکه‌های آینه راهی به من بجو!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد