اقلیت

اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست
اقلیت

اقلیت

در اقلیت بودن ، تنها بودن نیست

گلایه

اقیانوس است آن:
ژرفا و بی‌کرانه‌گی،
پرواز و گردابه و خیزاب
بی‌آن که بداند.

کوه است این:
شُکوهِ پادَرجایی،
فراز و فرود و گردن‌کشی
بی‌این که بداند.

مرا اما
انسان آفریده‌ای:
ذره‌ی بی‌شکوهی
گدای پَشم و پِشکِ جانوارن،
تا تو را به خواری تسبیح گوید
از وحشتِ قهرت بر خود بلرزد
بیگانه از خود چنگ در تو زند
تا تو
کُل باشی.

مرا انسان آفریده‌ای:
شرم‌سارِ هر لغزشِ ناگزیرِ تن‌اش
سرگردانِ عرصاتِ دوزخ و سرنگونِ چاه‌سارهای عَفِن:
یا خشنودِ گردن نهادن به غلامیِ تو
سرگردانِ باغی بی‌صفا با گُل‌های کاغذین.

فانی‌ام آفریده‌ای
پس هرگزت دوستی نخواهد بود که پیمان به آخر برد.

بر خود مبال که اشرفِ آفرینه‌گانِ تواَم من:
با من
خدایی را
شکوهی مقدّر نیست.


...

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 23:47 http://www.akslar.com

سلام دوست گرامی هر روز به وبلاگ شما سر میزنم واقعا حرف نداره خسته نباشید میگم به شما و ارزوی موفقیت دارم برای شما

ممنون دوست عزیزم
لطف می کنی


[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد